سفارش تبلیغ
صبا ویژن
نشان وابستگی.. - با ولایت
بسا سخن که از حمله کارگرتر بود . [نهج البلاغه]

مدال لیاقت

دو سال و نیم اخیر، فراز و فرودهای غیرعقلایی دولت در مواجهه با مشکلات، ناراحتی و تاسف بسیاری را برای دلسوزان به جای گذاشته است. لیک امری که در این دو سه روز بسیار بر من گران آمد، اهدای مدال لیاقت به مردانی بود که نهایت زحمتشان، بتن ریزی بر خودباوری جوان ایرانی به بهانه ی واهی بهبود معیشت بود. امروز اگرچه با سیاست تزویر و عوام فریبی، نمی گذارند تحلیل ها به سمت حق هدایت یابد، اما بر اهل بصر پوشیده نیست سیاست تعامل با کدخدا، حتی در ظاهر نیز پاسخگوی آمال اولیه ی آقایان نبوده است.


سیاست تنش زدایی، علاوه بر اینکه در تعامل با شیطان بزرگ پاسخگو نبوده است، حتی نتوانسته است از گردن کشی کشورهای کوچک منطقه هم جلوگیری نماید. و در این میان سهم سیاست خارجی ما، تنها توجیه است.. توجیه و دیگر هیچ. سیاست تنش زدایی و تعامل با دشمن، در عرصه ی اقتصاد هم حاصلی جز وابستگی به جای نگذاشته است. افت شدید قیمت نفت، تبدیل ایران به بازار بکر محصولات خارجی، سرخوردگی همپیمانان منطقه ای و جبهه ی مقاومت بخش دیگری از نتایج نگاه امیدوارانه به دشمن بوده است. آیا دشمنی که در پیشبرد اهداف خود، راه استواری نظیر تحریم یافته است، این ابزار مهار خود را به راحتی از دست خواهد داد؟

چه می توان گفت که واضحات نیز در غبار تبلیغات و هوچی گری ها نیاز به واگویی صدباره دارد. و نان دستگاه اجرایی در مه آلود کردن فضا و مبهم نمودن امور است. به زعم نگارنده، ممانعت آقایان از روشن سازی فضا، با استفاده از تمامی ابزارهای موجود، افق خطرناکی را متصور می سازد که در گام اول دامن خود دولت را خواهد گرفت..

اهدای نشان عالی لیاقت، علاوه بر تلاش مذبوحانه در سرپوش گذاشتن و ماله کشی بر ناکامی سیاست های منفعلانه، گامی در جهت تئوریزه سازی فرهنگ انفعال و کرنش در برابر ظلم آشکار و همچنین نهادینه سازی خودباختگی و وابستگی در جامعه است. اوضاع جالب تر می شود آن جایی که فرهنگ "ما نمی توانیم" در کتاب های درسی نیز در قالب درس "برجام" گمارده می شود. در منطق آقایان، آینده سازان فردا باید بیاموزند جهت سیر کردن شکم خود، راهی جز تعظیم در برابر استکبار ندارند. دانش آموزان ما باید بیاموزند سرداران دفاع از وطن، لایق تقدیر نیستند؛ بلکه برای دریافت مدال لیاقت باید در داووس، لوزان و ژنو، استقلال طلبی را بلندپروازی بنامند. دانش آموز ایرانی تا عمیقا به این درک نرسد که کل سیستم دفاعی کشور با یک بمب کدخدا فلج می شود نباید به مدال لیاقت فکر کند. میرزا کوچک خان، امیرکبیر، مدرس، نواب، خمینی، دلواری، همت و همه و همه افرادی بلندپرواز بوده اند که تاریخ این مرز و بوم را به تزلزل کشانیده اند..

براستی چه عوایدی از این امر برای دولتمردان متصور است که این گونه در جهت وابسته سازی یک ملت، عزم جزم نموده اند؟ و گویا واهمه ای نیز ندارند که قضاوت تاریخ درباره ی آنان چه خواهد بود. عزت اسلامی، غیرت دینی، خون شهدا و.. به کنار؛ آیا با نیم نگاهی به منافع ملی نیز می توان ادامه ی این راه را برتافت؟




 
نویسنده: مهدی حامدی |  سه شنبه 94 بهمن 20  ساعت 9:4 عصر 

    لیست کل یادداشت های این وبلاگ
شکست اخلاق
و علی البرجام السلام!
نشان وابستگی..
جریان انحرافی
اهداف پنهان
تحریم صداقت..
صندوق ها شفاف اند؛ عینک مان را تمیز کنیم!
تحریم جدید..
شیطان بزرگ
اظهارات سخیف نجفقلی حبیبی درباره ی عاشورا
آقای هاشمی برایتان نگرانم..
سخنی از سر دلسوزی با جریان شیرازی ها
نکته ای در باب سبد کالا
رابطه با روسیه..
نکته ای در باب تسخیر لانه ی جاسوسی
[همه عناوین(166)]